نکبت در دین

ساخت وبلاگ
تجربه ی شخصی و داستان واقعی:

چند سال پیش این موقعیت پیش اومد تو خوابگاه دانشگاه در یک جمع کاملا خصوصی گپ و گفتی با با یکی از روحانیون جوان دانشگاه داشته باشم. ایشون تعریف کرد و تعریف کرد .... تا رسید به بحث معیشت و درامد روحانیون ... ناراضی بود و ... 

من گفتم خوب حاج اقا چرا یه جایی مشغول کار نمی شوید ... مثل کار ازاد ... مغازه ای ... تجارتی؟

در کمال ناباوری بنده ایشون فرمودند " در شان لباس روحانیت نیست که کار ازاد داشته باشیم و ... به ما اجازه ی همچین کاری رو نمی دهند"

من که باورم نمی شد این حرف رو از زبون یک روحانی شنیده باشم ... همون کسی که چند ساعت قبلش داشت توی مسجد دانشگاه از فضیلت های امام علی و رسول خدا برای دانشجو ها تعریف میکرد ...

مثل اینکه یادش رفته بود که رسول خدا برای ساخت مسجد کارگری میکرده و خودش استاد بنا بوده یا اینکه امام علی کار مقنی و چاه کنی را انجام میداده  و خودش یه پا باغبون بوده ...

شاید هم یادش نرفته بوده و خیلی چیزای دیگه ...

ولی باید بگم... ای خـــــــــــــــــــــــــــــدددداااااااااااا

اخه من نمی دونم تو این لباس چی هست که در در شان تو  نیست که کار کنی ...

داداش مطمئنی مسلمون هستی و الگوی شما علی ابن ابی طالب هست

یا اینکه داری فیلم بازی میکنی ...

چطور همه ی مردم از کله صبح تا شب تو افتاب و گرما تو بارون و برف و سرما سگ دو میزن برا یه هزار تومن پول که شب شرمنده ی خانواده شون نشن اون وقت تو در شان شخصیتت نیست که کار کنی ... ای خاک عالم بر سرت

خونت رنگی تر خون رسول خدا هست یا اینکه دین جدیدی اختراع کردی

یا اینکه خاک بر سر من شده که پشت سر تو نماز خوندم ...

اگر اینجوریه که این لباس لباس تکبر و غرور هست

ای تف تو این تکبر و ریا و غرور که اتش زد به دین

هر چقدر رسول خدا خون جگر خورد که

مردم به دین و خدا گرایش پیدا کنن

ولی شما مردم رو از دین دور کردید

 


برچسب‌ها: comment رنگارنگ...
ما را در سایت رنگارنگ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : unvoiceda بازدید : 156 تاريخ : شنبه 13 آبان 1396 ساعت: 0:48